امروز روز سه شنبه 1397/12/14
دیشب خواستم مثل خیلی از شبای دیگه برم بیرون قدم بزنم و یکم با خودم خلوت کنم.
وسطای راه که رسیدم گوشیمو نگاه کردم دیدم تماس از دست رفته دارم!!!
دوست که چه عرض کنم.همکلاسی قدیمیم بود.گفت هر وقت خواستی بری بیرون بگو منم بیام یه سری حرف دارم باهم بزنیم.
منم گفتم من همین الان بیرونم بیا بیرون تا باهم حرف بزنیم.
خلاصه بیرون رفتن من به بهانه خلوت و باز شدن دل بود که تبدیل شد به یک گفتگوی دو نفره پرهیجان و آشوب برانگیز!!! (البته اصولا آشوب های من ذهنیه.کلا آدم شری نیستم:) )
ادامه مطلب
درباره این سایت